میلاد نور
نور علی نور
نور رسالت
و نور امامت
در یک روز تابیدن گرفته
و فضای ملک و ملکوت نورانی شده است
اکنون آسمانها به زمین نگاهی دیگر دارند
و عرش آماده فرش کردن جایگاه تولد خلیفه خداست
فرشی از جنس گل محمدی
با عطر گل یاس
و نقش گل نرگس
و ما همچنان در انتظار
تا جشن میلاد را
با حضور او برپا کنیم
و او خواهد آمد
جشن را برپا کنیم
و همچنان منتظر..................................
اسلام مکتبی است ماندگار
و دینی است جهانی
با احکامی فراگیر
و فرهنگی الهی
که عقل و خرد جمعی را می پذیرد
و انسان را بهایی خاص می بخشد
که نام آن عزت است
این عزت در سایه نام مبارک حضرت محمد صلی الله علیه و آله به دست می آید
اما اگر بخواهیم این عزت با شوکت قرین گردد
باید با اعتصام به حبل الله و پرهیز از تفرقه حول محور ولایت جمع شویم
و مذهب جعفری برای خویش برگزینیم
باید شاگردان امام صادق علیه السلام به استاد خود اقتدا نمایند
و پیروان این شاگردان با اتحاد خود راه نفوذ کفار و منافقین را ببندند
آنگاه شاهد عزت محمدی و شوکت جعفری خواهیم بود
اکنون که آغاز امامت امام عصر عجل الله فرجه را جشن می گیریم
اکنون که عصر غیبت کبری را تجربه می کنیم
اکنون که در عصر انتظار بسر می بریم
اکنون که سوره والعصر را به لب داریم
اندکی در وظیفه خود تامل نماییم
چه باید کرد؟
ظلم و بیداد چهان را فرا گرفته آنگونه که سرهای شیعیان گوی بازی یزیدیان زمان شده است
جنایتکاران مدعی دفاع از حقوق بشر شده اند
و شیاطین دفاع مظلومان از خود را خشونت می دانند
گروهی راه سازش با دشمن را در پیش گرفته اند
و ساده لوحانه لبخند گرگ را باور کرده اند
ملت های بیدار شده کورکورانه به دنبال گروه های دردام افتاده سیاسی در حرکتند
و عده ای نیز در فکر سیر کردن شکم و ساخت و ساز کاشانه خود
اما باید دید نائب امام زمان از ما چه انتظاری دارد؟
او از ما ایمان با بصیرت می خواهد
او از ما اقدام همراه با ایستادگی می طلبد
او می خواهد یادمان باشد دشمن دشمن است
او مذاکره با شیطان را فقط زمانی مجاز می داند که بتوان شرش را کم کرد
باید هوشیار بود
باید زیرک بود
باید بصیر بود
باید صبور بود
تا منتظر او ماند
رسول اعظم
آن ختم رسل
و عقل کل
مظهر جمال و کمال ربوبی
یگانه آفرینش
و آفریده یگانه
او می آید
با فرزند صادقش
و ما منتظر
تا عصر ظهور فرا رسد
و آنگاه دین و مذهب در کنار هم قرار گیرد
چون رور تولد
. . .
به اخر صفر که می رسیم
غم ، سینه را هدف قرار می دهد
دل ، از اندوه پر می شود
و نگاه در آینه فراق قفل
نمی دانم
نمی فهمم
نمی گویم
اشک خود گویای همه چیز است
قرار است معراج اصلی حبیب خدا آغاز شود
قرار است عرش خدا مهمانی از ملکوت داشته باشد
قرار است فرشتگان دیگر برای دیدنش راهی دیار خاک نشوند
آه چه اندوهناک است این فراق
آه چه غمبارست این جدایی
آه چه سخت است این مصیبت
حق دارد ام ابیها بخواهد اولین مهمان بر پدر باشد
حق دارد تنها برادرش از غم فراق بیهوش شود
حق دارد امت در اندوه مصیبت پیامبرش زمان نشناسد
ای رسول مهربانی
ای پیامبر رحمت
ای زلال نور
مرا دریاب