به اخر صفر که می رسیم
غم ، سینه را هدف قرار می دهد
دل ، از اندوه پر می شود
و نگاه در آینه فراق قفل
نمی دانم
نمی فهمم
نمی گویم
اشک خود گویای همه چیز است
قرار است معراج اصلی حبیب خدا آغاز شود
قرار است عرش خدا مهمانی از ملکوت داشته باشد
قرار است فرشتگان دیگر برای دیدنش راهی دیار خاک نشوند
آه چه اندوهناک است این فراق
آه چه غمبارست این جدایی
آه چه سخت است این مصیبت
حق دارد ام ابیها بخواهد اولین مهمان بر پدر باشد
حق دارد تنها برادرش از غم فراق بیهوش شود
حق دارد امت در اندوه مصیبت پیامبرش زمان نشناسد
ای رسول مهربانی
ای پیامبر رحمت
ای زلال نور
مرا دریاب