انسان از محیط اطراف خود اثر می پذیرد
و تبلیغات در تصمیماتش موثر می باشد
آنچنان که گاهی القائات شیطان صفتان ، حق را باطل جلوه داده
یا باطل را بصورت حق نشان می دهد
گستره غیبت و تهمت می تواند چهره اهل ایمان را مخدوش سازد
مخصوصا اگر امکان دفاع نیز برایشان میسر نباشد
غیبت بقدری می تواند دیوارهای اعتماد را تخریب نماید
که اساسا دیگر حریمی برای شخصیت ایمانی انسان باقی نماند
در حالی که انسان ها بواسطه ایمان ، باهم برادر می شوند
و این برادری حریم محبت را ایجاد می کند
و آینه ای برای یکدیگر خواهند بود که فقط عیوب و اشکالات را به هم هدیه می کنند
انسان تاثیرپذیر باید مراقب غیبت و تهمت باشد
که در قرآن آن را معادل خوردن گوشت برادر مرده قرار داده است
و در روایت ، غیبت از زنا بدتر معرفی شده است
باید دقیق بود
جامعه می تواند با گسترش غیبت و تهمت بسوی اضمحلال و نابودی برود
مراقب باشیم
شیطان همیشه با قیافه حق به جانب می آید
خود را موجه جلوه می دهد
دوستی که محبت از چهره اش می بارد
چاه در راه را می پوشاند
و مسیر سنگلاخ را صاف ، نشان می دهد
دروغ را چون راست می گوید
و خنجر را از پشت می زند
زمستان را بهار می خواند
واژه سازی می کند و سعی می کند انسان را جای خدا بنشاند
امام زمان را بصورت یک کلیشه تکراری درمی آورد تا نیاز به علما را منتفی سازد
با فریبکاری و وعده های توخالی خود را خدمتگزار معرفی می کند
عاشق قدرت است و برای رسیدن و حفظ آن از هر وسیله ای بهره می جوید
اشک و خنده اش تفاوتی نمی کند ، هیچکدام واقعی نیست
نفاق و ریا ابزار کاری او بحساب می آیند
در حالی که از شیاطین عالم بد می گوید خود با آنان رابطه پنهانی دارد
رفتارش قابل پیش بینی نیست
و گفتارش با توهین و افترا همراه است
از ادبیات مردم کوچه و بازار استفاده می کند
و همان زمانی که کلاه از سری برمی دارد کلاه بر سر دیگری می گذارد
از هر فرصتی استفاده می کند و بسیار کوشا و جدی است
این همان انسانی است که در دام شیطان گرفتار آمده است
هرچند زمانی خود در صف مبارزان با شیطان قرار داشت
حقیقت
رازی دارد
نهفته در واقعیتی که آن را احساس می کنیم
شناخت این راز با احساس نیست
با ادراک است
ادراک هم عقل می خواهد
و عقل نیاز به تفکر دارد
...............................
سخن نو
برای سالی نو
در یک کلام
اقتصاد را
با فرهنگ
گره بزنید
معیشت را
با رزق حلال
و اقتصاد را
با اعتدال
بخواهیم
تولید را
با نگاه کیفی
و مصرف را
بهینه
انجام دهیم
آنگاه تحول اقتصادی را به نظاره بنشینیم
چرا ناسپاسی؟
چرا قدر ناشناسی؟
چرا نعمت را نشناختن؟
چرا فرصت را به هدر دادن؟
اندکی فکر
اندکی تامل
خدای متعال را شاکر باشیم
و نعمت هایش را قدر بدانیم
حداقل نعمت هایی که آشکار است را ناسپاسی نکنیم
..............................................................